«الن رینولدز»
پرزیدنت بایدن زمانی به این امید دلبسته بود که ۳۱ اکتبر کنفرانس آبوهوایی سازمان ملل متحد در گلاسگو برگزار شود و بستهی گستردهای از هزینههای مرتبط با آبوهوا به امضا برسد. تحلیل نیویورکتایمز که توسط مارگوت سانگر کاتز و آلیسیا پارلاپیانو انجام شد، تخمین زد که از ۴.۷ تریلیون دلاری طرح اولیه بایدن، ۶۷۵ میلیارد دلارش به طرح «بهتر بسازید» و برای یارانهها و اعتبارات مالیاتیای در نظر گرفته شده که ظاهراً هدفشان تغییر آبوهوای جهان است. چنین ولخرجیای در هزینهها، مطلوب دموکراتهای کنگره نبود. خصوصاً زمانی که داشتند برای کاهش لایحه تا ۳ تریلیون دلار تلاش میکردند هیچ دلشان نمیخواست به یارانههای سبز در بحث هزینههای اجتماعی اولویت بدهند.
رئیسجمهور چند روز پیش از سفرش به اروپا، طرح جدیدی را برای کاهش طرح ۴.۷ تریلیون دلاری خود به ۱.۸۵ تریلیون دلار ترتیب داده و این کار را هم با حذف بسیاری از برنامههای هزینههای اجتماعی انجام داده بود. هدف بایدن این بود که ۳۰ درصد از کل را (یعنی ۵۵۵ میلیارد دلار) به رفاه شرکتهای «مرتبط با آبوهوا» تخصیص دهد.
کورال داونپورت از نیویورک تایمز در توضیح اولویتهای بایدن نوشت: ایالاتمتحده بزرگترین منبع آلودگی است که سیاره زمین را گرم میکند. و این دقیقاً همان تصور اشتباهی است که امریکاییها را به این باور رسانده که سرنوشت آبوهوای کره زمین در دستان شما خواهد بود؛ اگر و تنها اگر کنگره پول کافی را برای آن صرف کند. مشکل اینجاست که ایالاتمتحده از سال ۱۹۵۰ «بزرگترین منبع» انتشار گازهای گلخانهای نبوده است؛ آن هم در شرایطی که اروپا پنج دهه است که در این مهم از او پیش گرفته. در دهههای اخیر، ایالاتمتحده تنها بخش بسیاری کمی از افزایش دیاکسید کربن هوا را در سراسر جهان و سهم کمتری از سایر گازهای گلخانهای را از آنِ خودش کرده.
نمودار اول «سهم سالانه انتشار جهانی CO۲» را نشان میدهد. و آنطور که گویاست سهم ایالاتمتحده از انتشار جهانی CO۲ در غالب دهههای پس از جنگ کاهش داشته است. _اخیراً از ۲۳.۹ درصد در سال ۲۰۰۰، به ۱۴.۵ درصد در سال ۲۰۱۹ رسیده است. در همین حال قابل ذکر است که انتشار کربن در آسیا از ۳۵.۸ درصد جهانی در سال ۲۰۰۰، به ۵۵.۶ درصد در سال ۲۰۱۹ افزایش یافته است.
تمرکز بر دیاکسید کربن باعث شده است سهم ایالاتمتحده از انتشار گازهای گلخانهای جهانی بیش از آنچه که هست به نظر برسد؛ زیرا دیاکسید کربن ایالاتمتحده، ۸۰ درصد سهم تصاعدات گلخانهای را در سطح ایالاتمتحده شامل شده و این مقدار در باقی قسمتهای جهان تنها ۶۵ درصد است. حال آنکه باید توجه داشت گازهای گلخانهای غیرکربنی بسیار قویتر و ماندگارتر از CO۲ هستند؛ به عنوان مثال متان و اکسید نیتروژن، مشکل بسیار بزرگتری برای نواحی خارج از ایالاتمتحده محسوب میشوند.
مؤسسه منابع جهانی دریافته است که زمانی که بحث تمام گازهای گلخانهای مطرح باشد «انتشار گازهای گلخانهای ایالاتمتحده تنها ۱۲.۶۷ درصد از کل انتشارات جهانی است». در حالی که پنج تا از کشورهای آسیایی به تنهایی (یعنی چین، هند، اندونزی، ژاپن و کره جنوبی) سه برابر بیشتر از ایالاتمتحده در این موضوع سهم دارند؛ یعنی ۳۹.۲ درصد.
با تنها ۱۲.۶۷ درصد سهم انتشار گازهای گلخانهای، وعدههای سیاسی ایالاتمتحده برای تغییر اقلیم جهان، آن هم با یارانه دادن به شرکتها و محصولات «انرژی سبز» چیزی بیش از یک مأموریت غیرممکن نیست. سهم ایالاتمتحده در انتشار گازهای گلخانهای به اندازهای کافی نیست که بتواند افزایش انتشار گازهای گلخانهای در آسیا را جبران کند.
به عنوان مثال وسایل نقلیه مسافربری، ۱۶.۴ درصد از انتشار گازهای گلخانهای ایالاتمتحده را تشکیل میدهند؛ اما سهم ایالاتمتحده در این مهم در سراسر جهان تنها ۱۲.۶۷ از انتشار کل گازهای گلخانهای است. این بدین معناست که ممنوعیت کامل و از میان بردن تمام خودروهای سواری و کامیونهای امریکایی (یعنی رفتوآمد و خرید با دوچرخه یا کفش پیادهروی) تنها میتواند ۲.۱ درصد از میزان انتشار گازهای گلخانهای بکاهد.
خط قرمز رو به افزایش CO۲ در آسیا را با خط سیاه نزولی مربوط به ایالاتمتحده مقایسه کنید. پر واضح است که چنانچه خط ایالاتمتحده چند درصد پایینتر بیاید هم تفاوت بیاهمیتی در انتشارات کلی جهانی اتفاق میافتد (تفاوتی که با وجود بیاهمیت بودن، قطعاً ایجاد میشود؛ آن هم صرفنظر از سخاوتی که فدرال در اختصاص پول به بحث آبوهوایی به خرج داده است).
آژانس حفاظت از محیط زیست ایالاتمتحده دریافته است که مجموع انتشارات خالص گازهای گلخانهای ایالاتمتحده از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۹، ۱۳ درصد کاهش داشته است. دلیلش هم جایگزینی زغالسنگ با افزایش تولیدات گازهای طبیعی بوده است. شاید غیرعادی به نظر برسد، اما میزان کمی از پیشرفتهای ایالاتمتحده را میتوان به میلیاردها دلاری نسبت داد که برای یارانه دادن به منابع انرژی سبز صرف شد. در شش ماهه اول سال ۲۰۲۱، مصرف انرژی ایالاتمتحده پنجاههزاروصدوهفت (۵۰۱۰۷) Btu (مطابق بررسی ماهانه انرژی EPA) بود که در آن انرژی بادی هزاروسیصدوسیوچهار (۱۳۳۴) (۲.۷ درصد) و انرژی خورشیدی ۵۰۰ تریلیون (۱ درصد) را شامل میشده است. حساب دادههای باد و خورشید را اغلب با افزودن آنها به بحث «انرژیهای تجدیدپذیر» سوا میکنند تا بدین ترتیب به «کل» اهمیت بیشتری داده شود. اما زیست توده، ۳۹ درصد انرژیهای تجدیدپذیر را تشکیل میدهد (یعنی بیشتر از باد و خورشید) و سوزاندن چوب و ضایعات و اتانول نیز تصاعدات کربنیشان صفر نیست.
قاره آسیا از سال ۲۰۰۰ سردمدار و منبع غالب انتشارات گازهای گلخانهای جهانی بوده است و پایانی نیز برایش نمیتوان متصور شد. چوین وی یاپ، کژال ویاس و چیکو تسونئوکار در والاستریت ژورنال نوشتند: «در نیمه اول سال ۲۰۲۱، تقاضا برای زغالسنگ استرالیا در کشور کره جنوبی ۵۶ درصد و در کشور ژاپن، ۶۵ درصد افزایش داشته است. هند در ماه جولای، واردات متالورژی استرالیا را به دو برابر افزایش داد... چین نیز از کشورهای دور و نزدیک در این زمینه استفاده کرده است؛ به طوری که در طول هشت ماه ابتدائی، واردات زغالسنگ از روسیه تقریباً دو برابر و واردات آن از ایالاتمتحده چهار برابر شد.»
نمودار دوم نشان میدهد که زغالسنگ سریعترین منبعِ رو به رشد تصاعدات دیاکسید کربن از آسیاست. در حالیکه این منبع انرژی مدتهاست که به سرعت در حالِ رو به کاهش رفتن در ایالاتمتحده و اروپاست، اما تأثیر جهانی این کاهش بسیار کمتر از آن چیزی بوده که تصورش میرفته است. زیرا از سوی دیگر تولیدات زغالسنگِ صدوریافته از آسیا رو به فزونی رفته است.
بنا به گزارش وورلد میترز (Worldometers)، ایالاتمتحده ۸.۵ درصد از مصرف زغالسنگ جهانی را به خود اختصاص داده است؛ در حالی که آسیا هشت برابر این مقدار (یعنی ۶۹.۸ درصد). چین به تنهایی ۵۰.۵ درصد از تصاعدات زغالسنگی را مال خود کرده و هند ۱۱.۳ درصد و پس از آن هم ژاپن، کره جنوبی، اندونزی، تایوان، ویتنام و تایلند قرار دارند.
جاهطلبیهای باورنکردنی ریاست جمهوری امریکا در خنکسازی کره زمین برآمده از توهمات مبالغهآمیز و وحشیانهای بوده که در مورد نقش ایالاتمتحده داشتهاند. ملیگرایان سبز، ایالاتمتحده را چنان منبع عظیمی از انتشار گازهای گلخانهای جهانی تصور میکردهاند که این کار را با اختصاص یارانه به میزان ۰.۵ تریلیون دلار دیگر و تخصیص اعتبارات مالیاتی به شرکتها (به عنوان رشوه برای خرید بیشتر پنلهای خورشیدی جی.ای. چینی و یا توربینهای گلد-ویند و نیز مصرفکنندگان ثروتمندی که برای خرید مرسدس یا پورشه رشوه میگیرند) ممکن میدانستند.
عذرهای یارانهای، ادعایشان این است که میتوان با افزایش متوسط عرضه داخلیِ جایگزینها، تقاضای عظیم جهانی را برای سوختهای فسیلی تا حد زیادی کاهش داد. اما تقاضای خارجی برای نفت و گاز و زغالسنگ هیچ ربطی به عرضه داخلی خودروهای برقی و تعداد نیروگاههای خورشیدی و بادیای که هیچ قابل اتکا هم نیستند ندارد.
احتمالاً هیچ یارانهای برای منابع انرژی جایگزین ایالاتمتحده نخواهد توانست بخش قابل توجهی از اشتهای سیریناپذیر آسیا برای سوختهای فسیلی را جبران کند.
با توجه به حجم بالای زغالسنگ و سایر سوختهای فسیلی که در حال سوختن در آسیا هستند، صرف میلیاردها میلیارد دلار جهت تخصیص یارانههای پر سود به خودروهای برقی، نیروگاههای خورشیدی، بادی و دیگر اقدامات بیارزش، احتمالاً نخواهد توانست تفاوت زیادی را در انتشار گازهای گلخانهای در سراسر جهانِ آینده ایجاد کند... باید توجه داشت که این مهم به میزان زیادی به عملکردهای آینده آسیا بستگی دارد و نه ایالاتمتحده.
#روزنامه اینترنتی فراز #سایت فراز
ویدیو:
سرنوشت دختر علوم تحقیقات
در دارالخلافه با بهزاد یعقوبی
مرز حریم خصوصی و عرصه عمومی کجاست؟